به گزارش خوانش فردا،«اخلاق خوب»، «اخلاق اجتماعی»، «اخلاق و معرفت» و سایر عباراتی که واژه «اخلاق» نقطه اشتراک آنهاست اگرچه دارای شباهت هستند اما در مفهوم و درون مایه، معانی متفاوتی را در خود جای دادهاند. توجه به اخلاق در انسانها به صورت فردی و در اجتماع از جنبه اجتماعی همواره مورد توجه دانشمندان بوده است. اخلاق در ساحتهای مختلف دارای معانی مختلفی است که کاربرد آن را نیز متفاوت میکند. صحبت از اخلاق در روانشناسی متفاوت از صحبت از اخلاق در علم فلسفه است، اخلاق در دین دارای ارزشهای خاص خود است که در جامعه شناسی با وجود مشابهتها، تفاوتهای بنیادین دارد.
این اتفاق در خصوص عبارت فرهنگ نیز صدق میکند. فرهنگ از منظر جامعه شناسان، فلاسفه، مردم شناسان، سیاستمداران و اندیشمندان علوم مختلف تعاریف گوناگونی را شامل میشود که این تشکیک در تعاریف موضع هر علم را نسبت به آن آشکار میکند. چه بسا قرارگیری واژه فرهنگ در کنار دیگر واژگان معنا و هویت تازهای میابد و دارای تعابیر و تعاریف جدید میشود که حامل ارزشهای خاص خودش است.
«فرهنگ» و «اخلاق» از دیرباز همواره دو مفهوم بهم پیوسته بودهاند که در تعاریفی آن را ظرف مظروف هم دانسته و در تعاریف دیگری آن را کامل کننده یکدیگر میدانند. اخلاق مجموعه رفتارها و کردههای انسانی است که در هر جامعهای تفاوت دارد. مساله دیگری که هر از گاهی در میان سخنان پژوهشگران و حتی مردم عادی در شبکههای اجتماعی میبینیم قضاوت نسبت به وضعیت اخلاقی جامعه است. برخی از محققان و اندیشمندان بر این باورند که جامعه در مسیر زوال اخلاقی قرار گرفته است؛ گرچه برخی دیگر معتقدند روند کلی زندگی مدرن در تمام جوامع به این سمت رفته است و مشکلات اخلاقی را ناشی از سازمان و ساختار اجتماعی و فرهنگی جامعه ایرانی قلمداد میکنند. همه این پژوهشها قرار است به این سوال پاسخ دهند که وضعیت اخلاق در جامعه ایرانی با تمام مناقشاتی که درباره اخلاق، تعریف آن و مرزبندیهای معرفتشناختیاش وجود دارد؛ چگونه است؟
به همین منظور برای پاسخ به این سوالات مهم که «آیا اخلاق با فرهنگ ارتباط دارد؟» و «چگونه میتوانیم میزان اخلاق در ابعاد مختلف را در جامعه بسنجیم؟» با «احمد شاکرنژاد» رئیس پژوهشکده اخلاق و معنویت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفتوگو نشستیم که در ادامه حاصل آن را میخوانید:
سنجههای اخلاقی در علوم مختلف متفاوت است
«احمد شاکرنژاد» گفت: فرهنگ و اخلاق اگرچه با یکدیگر ارتباط دارند اما پرداختن به چگونگی و نوع این ارتباط مهم است. فرهنگ به عنوان بستر میتواند شرایطی را فراهم کند که اخلاق و ضد اخلاق را توسعه دهد یا از توسعه آن جلوگیری کند. فرهنگ به انسانها و درکی که از خود دارند شکل میدهد و به عنوان عامل اخلاقی در جامعه افراد را به فعالیتهایی اخلاقی یا برعکس آن به فعالیتهایی که جنبه غیر اخلاقی دارد سوق دهد. فرهنگ، ارزشهای ما را میسازد و به آن جهت میدهد، ما بدون فرهنگ در حقیقت مجموعه ارزشهای خام داریم که فرهنگ به آنها رنگ و بوی مکانی و معنی و میدهد.
در قدیم رهبران دینی یا علمای دین یا علمای اخلاق مرجع این ارزشگذاری بودند و مردم شیوههای اخلاقی را از آنان میگرفتند اما امروزه مراجع دیگری چون سلبریتیها، ورزشکاران، هنرمندان و غیره به تولید و با بازتولید ارزشهای اخلاقی میپردازند
وی با اشاره به این نکته که فرهنگ ظرفی برای اخلاق است ادامه داد: فرهنگ بستر اخلاق را فراهم میآورد اما اینکه بگوییم اخلاق و فرهنگ ظرف و مظروف یکدیگر هستند مبحثی است که باید روی آن بحث شود، اگر بتوانیم هنجارهایی کلی برای اخلاق فرض بگیریم میتوان گفت اخلاق ظرف فرهنگ است و میتواند بستر ساز تعامل فرهنگی مردم هم بشود.
شاکر نژاد در پاسخ به این پرسش که چگونه میتوان میزان اخلاق را در جامعه سنجید تصریح کرد: سنجههای مختلفی در بحث روانشناسی اخلاق داریم که پژوهشکده ما در حال کار بر روی آن است. برای اینکه بفهمیم در مدرسهای دانش آموزان چه میزان اخلاقی هستند نیازمند سنجههای روانشناختی هستیم. یا برای بررسی ابعاد مختلف این موضوع که در اداره پایبندی کارمندان به اخلاق چقدر و چگونه است نیازمند سنجه دیگری هستیم. این سنجهها در ابعاد مختلف جامعه شناسی، روانشناسی، انسان شناسی و غیره قابل بررسی است که ما بیشتر به بعد روانشناسی آن در پژوهشکده اخلاق و معنویت تمرکز داریم. میتوان این سنجه را در بعد جامعه شناسی بررسی کرد و یا به کتابهایی که سنجههای اخلاق را در ترازوی دینداری بررسی کرده است توجه عمیق شود. مسئله تقوا در علم روانشناسی به خودکنترلی تعبیر میشود، برای سنجیدن خودکنترلی در موضوعی همچون استفاده از شبکههای اجتماعی باید از سنجه روانشناسی استفاده کنیم. در زمینه دینی باید دید چگونه فضیلت و تقوا در استفاده درست از شبکههای اجتماعی نقش ایفا میکند. آنچه امروز ما و پژوهشکده به آن توجه داریم این است که علم روانشناسی چه کمکی به سنجیدن اخلاق در جامعه میکند. اینکه با چه فعلهایی میتوانیم بفهمیم در محیطی خاص اخلاق گسترش پیدا کرده است یا نه.